آرشیو خرداد ماه 1401

بهترين آموزش هاي دنياي ديجيتال و وب

جمعه ۰۷ اردیبهشت ۰۳

بهترین فیلم انیمیشن سال ۲۰۲۱

در سال ۲۰۲۱ انیمیشن‌های جذابی از اکشن و هیجان‌انگیز گرفته تا مستندها مورد انتظار عرضه شدند.

پس از یک سال که شاهد تاخیرهای زیادی در تولید و اکران در سراسر صنعت فیلمسازی بودیم، سال ۲۰۲۱ سالی بسیار دیدنی برای انیمیشن بود. در ۱۲ ماه این سال، شاهد پایان فرنچایزهای نمادین، یک فیلم پرفروش در گیشه، سورپرایزهای دلپذیر، مستندهای جذاب و حتی یک فیلم فانتزی حماسی از دیزنی بودیم.

برخی از فیلم‌های این فهرست که «کلایدر» منتشر کرده، سال ۲۰۲۰ در سطح بین‌المللی اکران شدند، اما در سال ۲۰۲۱ به طور گسترده در ایالات متحده در دسترس قرار گرفتند، در حالی که برخی از آنها زمستان آینده اکران گسترده‌ای خواهند داشت اما قبلاً در جشنواره‌های متعددی در سراسر جهان برای واجد شرایط شدن جوایز به نمایش درآمده‌اند، از این رو به این لیست اضافه شده‌اند.

 

۱۰. رایا و آخرین اژدها (Raya and the Last Dragon)

اولین فیلم از دو فیلم دیزنی در سال ۲۰۱ بی‌همتا بودند. فیلمی حماسی و فانتزی که در دنیایی جادویی اتفاق می‌افتد، با تمرکز قوی‌تر بر ماجراجویی، اکشن و جهان‌سازی نسبت به افسانه‌های تخیلی که استودیو با آن‌ها شناخته می‌شود، و دنیایی الهام‌گرفته از فرهنگ‌های آسیای جنوب شرقی.

«رایا و آخرین اژدها» داستان یک شاهزاده خانم جنگجو (کلی ماری ترن) را روایت می‌کند که به دنبال آخرین اژدهای افسانه‌ای (با صداپیشگی «آکوافینا») می‌گردد تا جواهر جادویی را که می‌تواند پدرش را پس از ویران کردن دیوهای سایه زمین او را بازگرداند، بازگرداند. این فیلم با جلوه‌های بصری خیره‌کننده، سکانس‌های اکشن پرانرژی و دنیایی گسترده و سرشار از داستان و جزئیات، یکی از هیجان‌انگیزترین فیلم دیزنی در سال‌های اخیر است.

 

۹. گاندم: هاتاوی (Mobile Suit Gundam: Hathaway)

«هاتاوی» بر اساس یک رمان از خالق فرنچایز اصلی یوشیوکی تومینو ساخته شده. داستان فیلم پس از وقایع اتفاق می‌افتد و دنیایی را دنبال می‌کند که در آن فدراسیون زمین در نهایت با مستعمرات خود در جنگ نیست و هاتاوی نوآ، خلبان سابق فدراسیون، را دنبال می‌کنیم که سرخورده از سیاست های اقتدارگرایانه فدراسیون علیه کسانی که در مستعمرات فضایی زندگی می‌کنند به زمین بازمی‌گردد. هاتاوی تصمیم می‌گیرد شورشی علیه فدراسیون به دلیل آلودگی زمین و رفتار آن با مستعمرات فضایی رهبری کند، اما هیچ چیز آنطور که به نظر می‌رسد نیست.

«هاتاوی» دارای انیمیشنی خیره‌کننده است، با تصاویر بصری فوق‌العاده‌ای که زمین را به آینده‌ای بسیار دور می‌رساند، استفاده عالی از گرافیک رایانه‌ای که هرگز برهم‌زننده تمرکز نیست، و صداهای هیجان‌انگیز هیرویوکی ساوانو که اکشن و احساسات را ده برابر بیشتر می‌کند.

 

۸. شیطان‌کش: فیلم کیمتسو نو یائیبا: قطار موگن  (Demon Slayer: Kimetsu no Yaiba – The Movie: Mugen Train)

این فیلم در زمان اکران در ژاپن در سال ۲۰۲۰ تمام رکوردهای فروش را شکست، و بر فیلم «تنت» غلبه کرد. این فیلم ادامه فصل اول بسیار موفق یک سریال بود، به این معنی که مخاطب باید کاملاً فیلم را ببیند تا داستان آینده را متوجه شود.

خوشبختانه، «قطار موگن» تمام انتظارات را برآورده کرد. این فیلم که تانجیرو، اینوسوکه و زنیتسو را در حالی دنبال می‌کند که سوار قطار موگن می‌شوند تا به شعله قدرتمند هاشیرا رنگوکو در یافتن و کشتن شیطانی که قطار را وحشت زده می‌کرد کمک کنند، داستانی جذاب را نشان می‌دهد که تعادل خوبی بین اکشن هیجان‌انگیز و احساسات اشک‌آور پیدا می‌کند.

 

 

 

۷. جوزه، ببر و ماهی (Josee, the Tiger and the Fish)

این فیلم از دنیایی برخوردار است که به راحتی می‌توان در آن گم شد. این فیلم که برشی از زندگی به نظر می‌رسد، به قدر کافی جادویی است تا خیالی احساس شود، در حالی که درست شبیه دنیای ما و قابل درک است. پویانمایی‌های استودیوی تحسین‌شده BONES را اضافه کنید و فیلمی خواهید داشت که نباید از دستش داد. «جوزه» در هفته اول اکران خود در جایگاه نهم باکس آفیس ژاپن قرار گرفت و نقدهای بسیار مثبتی از منتقدان دریافت کرد.

در «خوزه» یک هنرمند با استعداد و زنی معلول به نام جوزه، و یک غواصی به نام سونئو را دنبال می‌کنیم که به سادگی در تلاش برای یافتن هدف زندگی‌اند. آنها متوجه می‌شوند که می‌توانند به یکدیگر کمک کنند و این با هم بودن به آنها امکان می‌دهد به استقلال و خودسازی بیشتری دست یابند. چیزی که این فیلم را خاص می‌کند، نمایش جوزه است نه به عنوان یک شخصیت معلول که باری بر دوش دیگران است، بلکه یک شخصیت کاملاً جسمی و دارای عاملیت که فراتر از یک ناتوان جسمی است. این فیلم داستانی پر از اشک در مورد اینکه چگونه تکیه دادن به دیگران می‌تواند به این معنا باشد که می‌توانید خودتان را به انسانی بهتر تبدیل کنید.

۶. قله خدایان (The Summit of the Gods)

در سال ۱۹۲۴، جرج مالوری و اندرو اروین برای صعود به قله اورست تلاش کردند و دیگر هرگز دیده نشدند. هفتاد سال بعد، ماکوتو فوکاماچی، یک خبرنگار جوان ژاپنی، با کوهنوردی مرموز به نام هابو جوجی مواجه می‌شود که فوکاماچی فکر می‌کند دوربین مالوری را در دستان او می‌بیند که ممکن است آشکار کند آیا مالوری و همراهش واقعاً اولین کسانی بودند که به اورست صعود کردند یا نه.

«قله خدایان» فیلمی در مورد وسواس است، در مورد آنچه که مردم را به این سفرهای خطرناک سوق می‌دهد، با توجه دقیق به جزئیات، دقت کوهنوردان در استفاده از ابزار خود، برنامه‌ریزی سخت، و ابتکار در زمانی که همه چیز خراب می‌شود را به مخاطب نشان می‌دهد. بهترین بخش فیلم، نحوه استفاده از فضای منفی و سکوت برای برجسته کردن احساس تنهایی در گستره طبیعت با تصاویری زیباست.

 

۵. وایولت اورگاردن: فیلم (Violet Evergarden: The Movie)

این فیلم یک پایان چشم‌نواز برای مجموعه آثار درام عاشقانه «وایولت اورگاردن» را ارائه می‌دهد و داستان یک ربات سایه‌نویس را در جهانی ویران‌شده از جنگ روایت می‌کند. فیلم کاوشی تکان‌دهنده در معنای شادی و عشق است و بازگشت «کیوتو انیمیشن‌» به فرم پس از آتش‌سوزی ویرانگر سال ۲۰۱۹. این فیلم حاوی برخی از بهترین آثار آن‌ها در توجه دقیق به حرکت شخصیت‌ها، طراحی صحنه و طراحی لباس به روشی است که معمولاً در انیمه‌ها دیده نمی‌شود.

 

۴. انکانتو (Encanto)

یک درگیری مسلحانه پدرو و آلما مادریگال، یک زوج جوان متاهل را مجبور می‌کند تا با سه قلوهای نوزادشان جولیتا، پپا و برونو از روستای خود در کلمبیا فرار کنند. مهاجمان پدرو را می‌کشند، اما شمع آلما به شکلی جادویی مهاجمان را دفع می‌کند و کازیتا را بنا می‌کند، خانه‌ای با احساس برای خانواده واقع در انکانتو، یک قلمرو جادویی، که با کوه‌های بلند هم-مرز است.

«انکانتو» مملو از جذابیت‌های تجاری دیزنی است و گروهی دوست داشتنی از شخصیت‌ها را معرفی می‌کند که خانواده‌ها عاشقشان خواهند شد. عمیقاً مدیون فرهنگ کلمبیایی است و مجموعه‌ای فوق‌العاده از آهنگ‌های شورانگیز لین مانوئل میراندا را در بر دارد. در نهایت، «انکانتو» سنت دیزنی در فیلم‌های انیمیشن را با جلوه‌های بصری زیبا و داستانی دل‌انگیز ادامه می‌دهد.

 

۳. میچل‌ها علیه ماشین‌ها (The Mitchells vs The Machines)

فیلم «میچل‌ها علیه ماشین‌ها» یکی از بزرگ‌ترین سوپرایزهای سال بود، فیلمی که فقط در قالب انیمیشن می‌توانست وجود داشته باشد و از تمام ارزش‌های مدیوم استفاده می‌کند و سبک‌ها و تکنیک‌ها را در هم می‌آمیزد تا داستانی را روایت کند که به بهترین نحو نشان‌دهنده زندگی در جامعه‌ای همشیه آنلاین است. این فیلم داستان کتی میچل (ابی جاکوبسون) نوجوان را روایت می‌کند که عاشق ساختن فیلم‌های کوتاه و آپلود آن‌ها در یوتیوب است. اگرچه پدرش فکر می‌کند که او فقط به یک صفحه نمایش معتاد شده است، فیلم به وضوح نشان می‌دهد که این همان راهی است که کتی خودش را به بهترین شکل می‌تواند بیان کند. فیلم مملو از ارجاعات به ظاهر تصادفی به فرهنگ عامه اما در خدمت ترسیم تصویری از کتی به عنوان یک شخصیت است.

 

۲. بل (Belle)

«مامورو هوسودا» از زمان کارش بر روی اولین فیلم «دیجیمون»، ۲۰ سال است که درباره اینترنت فیلم می‌سازد، اما «بل» ممکن است از نظر بصری خیره‌کننده‌ترین و قابل‌فهم‌ترین فیلم او تا به امروز باشد. «بل» داستان «دیو و دلبر» را برای دوران مدرن باز‌آفرینی، و سرگذشت نوجوانی را روایت می‌کند که دنیایی فراتر از زندگی خود را کشف کرده و به طور ناخواسته تبدیل به بزرگترین پدیده واقعیت مجازی آنلاین به نام U می‌شود. اما همان‌طور که محبوبیت او افزایش می‌یابد، متوجه می‌شود که دنیای آنلاین U می‌تواند به او اجازه دهد تا فرد بهتری شود و حتی یک زندگی را نجات دهد، زیرا با دیو خود موسوم به «اژدها» ملاقات و سعی می‌کند به او کمک کند.

«بل» دارای یک موسیقی متن پر از آهنگ‌های جی-پاپ است که باید هر چه سریعتر به لیست پخش خود اضافه کنید، در حالی که داستان انسانی آن در تفسیر سمی بودن رسانه‌های اجتماعی، هم دلگرم‌کننده و هم کنایه‌آمیز است. با این حال، چیزی که «بل» را خاص و خاطره‌انگیز می‌کند رویکرد مثبت و امیدوارکننده‌اش به اینترنت است.

 

۱. ایونجلیون (Evangelion: 3.0+1.0 Thrice Upon a Time)

این فیلم سراسر یک معجزه است. محصول نفرین‌شده‌ای که با تأخیر پشت تأخیر مواجه بود، و پس از تقریباً یک دهه سرانجام امسال رونمایی شد اما کاملاً ارزش انتظار را داشت. چهارمین و آخرین قسمت از مجموعه «ایونجلیون» در جایی ادامه می‌یابد که قسمت  سوم (که Evangelion: 3.0 You Can (Not) Redo ) به پایان رسیده بود و شینجی ایکاری تقریباً دنیا را نابود کرد.

پس از یک افتتاحیه پر هیجان، و قبل از یک مبارزه حماسی و آخرالزمانی ایوا برای پایان دادن به تمام مبارزاتش، بهترین بخش فیلم وقتی است که سرعت آن به طور قابل‌توجهی کاهش می‌یابد و حالات عاطفی شخصیت‌ها برملا می‌شود. اینجاست که نوآوری بصری فیلم در بهترین و جسورانه‌ترین حالت خود است و تکنیک‌های لایو اکشن مانند دوربین‌های دستی مجازی و ضبط حرکت را به منظور تمرکز بر حرکات روان شخصیت‌ها ارائه می‌کند.

منبع : سایت سی نما

۰ ۰